تئاتر نصر، جزئی از میراث فرهنگی ماست و طبیعتاً در هر دوره‌ای چنین نمادها و میراث‌هایی باید چه به لحاظ مادی و چه به‌لحاظ معنوی پاسداری شوند تا نسل ‌به ‌نسل به آیندگانی برسند که می‌خواهند بدانند و بفهمند که تئاتر ما از کجا آمده و چه کسانی این شعله را فروزان کرده‌اند.

هر آنچه متعلق به این تماشاخانه یا دیگر تماشاخانه‌های با قدمت کشور ماست، سند معتبر و تاریخی است که نباید بسادگی اجازه تاراج و از بین رفتن آنها را در گذر زمان داد و براحتی از کنار این مسأله گذشت. ما بارها با مسئولان ذیربط جلسه داشته‌ایم، حرف زده‌ایم و دغدغه خود را به انحای مختلف به گوش آنها رسانده‌ایم و گفته‌ایم حداقل حالا که فضای این تئاتر، تغییر کاربری داده و هیچ ربطی به اصل و اصالت خود ندارد حداقل بیاییم کاری کنیم تا میراث مکتوب و معنوی و آنچه از آن تئاترها باقی مانده از بین نرود؛ اما متأسفانه هیچ‌وقت به جواب درستی نرسیدیم. ۱۰ سال پیش هم جلسه‌ای داشتیم که در آن جلسه تأکید شد که کاربری این ‌بخش حتماً تغییر خواهد کرد اما می‌بینیم که بعد از گذشت ۱۰ سال هیچ اتفاقی نیفتاده است. با همه اینها چندی پیش شنیدم که قصد کرده‌اند تئاتر نصر را تبدیل به موزه کنند که از نظر من و احتمالاً بسیاری دیگر از اهالی تئاتر، تصمیم درستی است و حتی می‌توانند در کنار این موزه، برنامه‌های مختلفی تدارک ببینند و با ایجاد جذابیت‌هایی تازه، باعث رونق این مکان و رفت و آمد اهل هنر و فرهنگ به آنجا شوند؛ با این همه همان‌طور که اشاره شد صرف فعل خواستن مهم است که باید اتفاق بیفتد. برای همه ما تأسفبار است که سایت‌های فرهنگی ما در بسیاری از حوزه‌های فرهنگی و هنری جلوی چشم‌مان خراب می‌شوند و با تمام آنچه در سینه تاریخ خود دارند از بین می‌روند. همین تئاتر نصر را کافی ا‌ست سینه‌اش را باز کنید و ببینید چگونه و چه کسانی در این سالن امروز مخروبه رشد کرده‌اند و بعدها به بزرگان تئاتر ما تبدیل شده‌اند. من از همه کسانی که دغدغه هنر، فرهنگ و تاریخ این سرزمین را دارند می‌خواهم که با تأکید بر اهمیت توجه به تئاتر نصر و جلوگیری از تخریب بیش از پیش میراث مادی و معنوی‌اش مدیران فرهنگی را مجاب به مداخله در این امر کنند تا حداقل آ‌نچه از این تئاتر و اسناد و مدارکش باقی مانده از بین نرود. این وظیفه همه ماست و من خوشحالم که اهالی رسانه در حوزه فرهنگ و هنر به این مهم می‌پردازند و بارها و بارها دیده‌ام که با گزارش‌ها و تصاویری که از وضعیت این تماشاخانه در روزنامه‌ها و سایت‌های خبری منتشر کرده‌اند، باعث ایجاد حساسیت و نوعی نگاه دوباره مسئولان شده‌‌اند و امید دارم این جریان همچنان ادامه داشته باشد. همه باید بدانند که از بین رفتن میراثی مثل تئاتر نصر، یا هر آنچه در لاله‌زار و دیگر نقاط ایران وجود دارد و میراث تاریخی ما در هنر و فرهنگ و ادب محسوب می‌شود، از بین رفتن بخش بزرگی از گذشته ماست و ما بدون گذشته راه به هیچ‌ آینده‌ای نخواهیم برد.

  • نویسنده : فریندخت زاهدی، پژوهشگر تئاتر
  • منبع خبر : روزنامه ایران