گاهان نیوز، همه اینها تصمیمهای آدم بزرگها برای زندگی خودشان است اما زمانی که همین آدمبزرگها پاهایشان را روی شانه کودکان میگذارند تا با معروف کردن آنها بتوانند به معروفیت برسند و از کنار آن هم با تبلیغاتی که کودکانشان آنها را انجام میدهند درآمدی داشته باشند دیگر نمیتوان به سادگی عبور کرد. امروز بچههای کار از خیابانها به شبکههای اجتماعی آمدهاند و بچههای لایک شدهاند!
شاید شما هم در میان صفحاتی که در شبکههای اجتماعی دنبال میکنید، صفحههایی که بر محوریت یک کودک ساخته شده داشته باشید و هر بار که آنها را میبینید، دلتان غنج برود و قربان صدقهشان بروید و عکسهای این کودکان که اصلا هم نمیشناسیدشان را لایک کنید. شاید خود آن کودک هم با پوشیدن لباسهای زیبا، بازی با عروسکهای جدید، خواندن آواز خوشحال شوند و دوست داشته باشند باز هم این کار را تکرار کنند و از همان بچگی معروف بودن زیر زبانشان مزه کند، شاید حتی پدر و مادر این بچهها هم واقعا ندانند که کاری که میکنند ممکن است به قیمت تباهی آینده کودکشان تمام شود و کودکشان در همین عکسها و فیلمهای یک دقیقهای که با دلبریهای کودکانه محصولی را معرفی میکنند، تبدیل به کودک کار شده باشند. اما این واقعیتی تلخ است!
البته این پدیده تنها در ایران رواج ندارد. رایان کاجی پسر ۹ سالهای است که در تگزاس آمریکا زندگی میکند. او چند سالی است که با فعالیتهایش در کانال یوتیوب «دنیای رایان» به ثروتی عظیم دست پیدا کرده است. رایان در کانالش کاری میکند که آرزوی هر کودکی است. جعبههای اسباببازیهای تازه را میگیرد، باز میکند و با آنها بازی و اظهارنظر میکند.
او سال ۲۰۲۰ از یوتیوب حدود ۲۹ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار پول درآورده است. البته این درآمد یوتیوبی نوک کوه یخ است و او با فروش اسباببازی و پوشاک ۲۰۰ میلیون دلار دیگر به جیب زده است.
این شهرت در دنیای کودکان باعث شده که شبکه «نیکلودین» دنبال امضای قرارداد تولید برنامه با او باشد و احتمالا چندین میلیون دلار هم از این قرار به دست خواهد آورد.
زندگی پدر و مادر این کودک چنان تحت تاثیر این فعالیت مجازی قرار گرفت که آنها شهرت خود را از «گوان» به «کاجی» تغییر دادند. کاجی نامی بود که آنها برای فعالیت مجازی پسرشان انتخاب کرده بودند. کانال یویتوبی این «اینفلوئنسر کودک» بیش از ۴۱ میلیون نفر مشترک دارد و ویدئوهای آن بیش از ۱۲ میلیارد بار دیده شدهاند. پربازدیدترین ویدئوی این کانال چیزی فراتر از ۲ میلیارد تماشا دارد.
بنجامین باروز، استاد روزنامهنگاری و مطالعات رسانه در دانشگاه نوادا که درباره ترندهای در حال ظهور و شبکههای اجتماعی تحقیق میکند، در اینباره هشدار میدهد: «شاید کودکان در مواجهه با «اینفلوئنسرهای کودک» با خطراتی روبهرو باشند که پدر و مادر به آنها آگاه و دانا نیستند. رایان در آغاز اینفلوئنسری بود که مورد توجه کمپانیهای اسباببازی قرار میگرفت تا هنگام بازی محصولاتشان را معرفی کند اما حالا خودش به یک برند تبدیل شده است که همهجا حضور دارد. این حقیقتی شوکهکننده است.»
باروز نخستین بار با پدیده «اینفلوئنسرهای کودک» از طریق فرزندان خودش آشنا شده است که از او میخواستند همانند خانواده رایان عمل کند: «با خودم گفتم ماجرا چیست که آنها میخواهند مثل خانواده رایان شویم. در خانواده رایان مدام محصولات جدید از راه میرسند، باز و مصرف میشوند. هر روز اسباببازی تازهای از راه میرسد. مصرفگرایی مداوم پیامی است که در دل این ویدئوها به گوش بچهها میرسد.»
در ماده ۲ قانون در حمایت از کودکان در ایران که مصوب سال ۱۳۸۱ است، آمده: «هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود و سلامت جسم یا روان آنها را به مخاطره اندازد، ممنوع است.» در بخشهای دیگر این قانون هم آمده که نهتنها آزار و اذیت که نادیده گرفتن عمدی سلامت بهداشت و بهداشت روانی و جسمی کودک هم جرم تلقی شده و علاوه بر جریمه نقدی، از یک روز تا شش ماه حبس در پی خواهد داشت.
مشخصا درباره استفاده کودکان از فضای مجازی در ایران قانون مشخصی وجود ندارد. در کشورهای پیشگام در عرصه وسایل ارتباط جمعی، این قانون از قبل تدوین شدهاست. استفاده از اینترنت و گوشی هوشمند برای کودکان زیر ۱۳ سال ممنوع و تا ۱۸ سال هم محدود است. اینترنت خانوادگی هم با مجوز خانوادهها داده می شود.
به نظر میرسد در ایران هم نیاز به تدوین قانونی مشخص درباره حضور و استفاده بچهها از فضای مجازی داریم. روز به روز تعداد بچههایی که با نظارت یا بدون نظارت پدر و مادرهایشان وارد فضای مجازی میشوند، بیشتر میشود و این موضوع نیازمند کنترل، نظارت و حتی محدود کردن کودکان است اما مهمتر از همه اینها در قدم اول آموزش «سواد رسانهای» است.
محمدصادق باطنی، مستندساز و کارشناس رسانه، در ارتباط با این بچهها گفت: «درست است که معروفیت این بچهها آرزو و حسرت خیلیهاست اما در واقع اینها کودکان کار مدرن هستند. یعنی بهواسطه هنر و استعدادی که دارند یا تحمیل والدینشان بدون میل شخصیشان شروع به انجام آن حرکت خاص و انتشار در فضای مجازی میکنند. نکتهای که وجود دارد این است که اینها بچههای کاریکاتوری و فانتزی هستند. نه به این معنا که استعدادشان در آینده به درد نخواهد خورد اما نحوه رشدشان کاریکاتوری است. در حالی که باید در این سن مشغول کار دیگری باشند.»
باطنی درباره استانداردهای حضور کودکان و نوجوان در بستر فضای مجازی گفته است: «امروزه در حیطه هوش دیجیتال، بحثهایی را مطرح میکنند که فرد قبل از ۱۳ سالگی باید مفاهیم پایه در مصرف رسانه را آموزش دیده باشد.البته به این معنا نیست تا قبل از ۱۳ سالگی به صورت مطلق حق استفاده از فضای مجازی را نداشته باشند و از فردا به صورت مطلق اجازه حضور در آن را داشته باشند و طبعا در این سن نیز همراهی پدر و مادر در ساختن هویت مجازی لازم است. این همراهی هم از جنس آقابالاسری و کنترلگری نیست. این خلق هویت مجازی هم نه در مسیر برآوردن امیال پدر و مادر باشد نه این که نوجوانها در این فضا رها شوند. پدرومادرهای الان باید خیلی سریعتر، پرانرژیتر از پدر و مادرهای قدیم بجنگند تا افسار تربیت بچهشان را در دست بگیرند؛ وگرنه پدر و مادرهای مجازی تربیت کودکان را رقم میزند.»
- منبع خبر : روزنامه ابتکار
Sunday, 24 September , 2023