مشروطه‌خواهان خط‌شکن استبداد بودند/ کتاب «انقلاب مشروطه: جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان» اثر علیرضا ملائی توانی، بررسی جامع و مستندی است از یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران که در آن زوایای مختلف جنبش آزادی‌خواهی، از دلایلی که باعث پدید آمدن انقلاب مشروطه شد تا پیامدهای گسترده آن در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به تفصیل بازگو می‌شود.

 

به گزارش گاهان نیوز ؛ به نقل از سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) : کتاب «انقلاب مشروطه؛ جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان» نوشته علیرضا ملائی توانی از سوی نشر ثالث منتشر شد. این کتاب در ۱۰ فصل تنظیم شده است. علت‌ها و زمینه‌های پیدایش انقلاب مشروطه، جنبش عدالتخانه، چرخش گفتمانی؛ گذار از عدالت به آزادی، تلاش برای استقرار مشروطه، مشروطیت در بحران، خودکامگی در بحران، فتح تهران و انقلاب دوم، چیرگی محافظه‌کاران، اولتیماتوم روسیه و پایان جمبش مشروطه و تاملی در ناکامی مشروطه ایرانی تنظیم شده است.

کتاب «انقلاب مشروطه: جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان» اثر علیرضا ملائی توانی، بررسی جامع و مستندی است از یکی از مهم‌ترین تحولات سیاسی و اجتماعی تاریخ معاصر ایران که در آن زوایای مختلف جنبش آزادی‌خواهی، از دلایلی که باعث پدید آمدن انقلاب مشروطه شد تا پیامدهای گسترده آن در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به تفصیل بازگو می‌شود. در این اثر، مولف با بهره‌گیری از اسناد تاریخی معتبر، شرایط و زمینه‌های ظهور موج آزادی‌خواهی را در جامعه ایران شرح می‌دهد. او ابتدا به تشریح علل و عوامل داخلی از جمله نارضایتی‌های عمومی، تلاش‌های اندیشمندان و روشنفکران و نیز تاثیرات مستقیم نظام‌های استبدادی پیشین و فشارهای بیرونی که بر آتش این جنبش می‌افزود، می‌پردازد. سپس، کتاب با زبانی روان ولی دقیق، روند شکل‌گیری و تکامل انقلاب مشروطه را، از آغاز جنبش تا دستیابی به نظامی مبتنی بر قانون و نمایندگی مردمی، به تصویر می‌کشد.

 

نقش انقلاب مشروطه در بروز اندیشه‌های مدرن

در ادامه، نویسنده ضمن مرور دقیق وقایع تاریخی، با پرداختن به ابعاد فلسفی و مفهومی آزادی، عدالت و حاکمیت قانون، نقش انقلاب مشروطه را در بروز اندیشه‌های مدرن و تحول نگرش‌های اجتماعی برجسته می‌سازد؛ از این رو، کتاب علاوه بر ارائه تصویر زنده از تحولات آن دوره، تلاش می‌کند تا نشان دهد چگونه مفاهیم آزادی‌خواهی و دموکراسی در جامعه‌ای که دارای تاریخ و فرهنگ پربار ایران است، پایه‌های اساسی یک نظام سیاسی نوین را شکل داده‌اند.

وی تأکید می‌کند که انقلاب مشروطه نه تنها به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایران بلکه به عنوان الگویی برای جنبش‌های آزادی‌خواهی دیگر ملت‌ها نیز اهمیت دارد؛ چرا که این انقلاب با شکستن دیوارهای استبدادی و ایجاد فضایی برای گفت‌وگوی آزادانه، بذر تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی را کاشت. به طور کلی، این کتاب به عنوان مرجعی ارزشمند در حوزه تاریخ سیاسی ایران، علاوه بر ارائه تصویر کاملی از زمانه‌ای مهم در تاریخ ایران، خواننده را به درک عمیق‌تری از چالش‌ها، تلاش‌ها و موفقیت‌های جامعه‌ای دعوت می‌کند که در پی تحقق آرمان‌های آزادی، عدالت و مشارکت اجتماعی بوده است.

آزادی‌خواهی و حاکمیت قانون مهمترین انگیزه جنبش‌های ملی ایرانیان در صد و پنجاه سال اخیر است که نخستین‌بار در انقلاب مشروطه چهره زودگذر خود را نمایان ساخت. دشواری‌ها و هزینه‌های فراوان مهار خودکامگی نشان می‌دهد که آزادی کالایی کمیاب است. نه منتقدان آزادی‌خواه و کنشگران اصلاح‌گر ایرانی پس از مشروطه توانستند ائتلافی فراگیر برای تحقق آزادی‌های مدنی شکل دهند و نه حکومت گران ایرانی به آرمان‌های دموکراتیک متعهد ماندند.

انقلاب‌ها هرگز پدیده‌های تک علیتی نیستند

بی گمان جامعه‌ای که دستخوش انقلاب می‌شود یا به جنبش‌های بزرگ سیاسی – اجتماعی تن می‌دهد مسئله‌های گوناگونی دارد پیچیدگی انقلاب را تنها با پیچیدگی‌های جامعه انقلاب زده می‌توان توضیح داد در صد و پنجاه سال اخیر کنشگران معترض ایرانی چنین می‌پنداشتند که جز با انقلاب نمی‌توان بر مشکلات انباشته کشور چیره شد. به همین دلیل ایران به یکی از کشورهای انقلاب خیز جهان تبدیل شد. هم انقلاب مشروطه و هم انقلاب اسلامی از زمان وقوعشان به موضوع مطالعات اندیشمندان و صاحب نظران رشته‌های گوناگون تبدیل شده‌اند؛ زیرا انقلاب‌ها هرگز پدیده‌های تک علیتی نیستند که بتوان زمینه‌ها و فرایندهای آن را به آسانی و با قطعیت توضیح داد. از همین رو تاریخ معاصر ایران بسیار خواندنی و پندآموز است.

این کتاب صرفاً به انقلاب مشروطه می‌پردازد و می‌کوشد گوشه‌هایی از پیچیدگی‌های انقلاب مشروطه را به تصویر بکشد. در انقلاب مشروطه اندیشه قانون خواهی مدرن سرشت حرکتی آزادی خواهانه را شکل داد که پس از فراز و فرودهای فراوان ابتدا در جنبش عدالتخانه، سپس تأسیس مجلس شورای ملی و سرانجام در نظام مشروطه تبلور یافت تا بتواند مبنای مشروعیت حکمرانی را از نگره‌های آسمانی به قرارداد اجتماعی تغییر دهد اما در دوره پهلوی مبنای مشروعیت آسمانی در چارچوب اندیشه‌های فره ایزدی ایران باستان بازتولید شد و در دوره جمهوری اسلامی در چارچوب تفکر سیاسی شیعه.

 

مشروطه ایران نخستین نظام دموکراتیک در کشوری آسیایی

انقلاب مشروطه ایران نخستین انقلاب دموکراسی خواهانه در جهان اسلام است و پس از تجربه ژاپن مشروطه ایران نخستین نظام دموکراتیک در کشوری آسیایی بود که موقتاً به چیرگی استبداد پایان داد. مشروطه خواهان کوشیدند حکومت قانون را جانشین خودکامگی و نهادهای ملی و دموکراتیک را جانشین نهادهای استبدادی کنند. آنها آغازگر اصلاحات گسترده قضایی و آموزشی بودند و فرایند دین جداگری و عقلانی گری را سرعت بخشیدند. همچنین با تأسیس نهادهای مدنی، مانند انجمن‌های ایالتی و ولایتی هم تفکر دموکراسی خواهانه را بسط دادند و هم راه حل منطقی را برای تقویت حاکمیت ملی و مهار نیروهای گریز از مرکز یافتند.

نگارنده در اثر حاضر کوشیده است انقلاب مشروطه را چونان تجربه زیسته ایرانیان در مواجهه با مدرنیته بنگرد و جایگاه و نقش این انقلاب را در آگاهی تاریخی مردم ایران بررسی کند مواجهه با مدرنیته تقدیر تاریخی انسان غیر غربی است و انقلاب مشروطیت ایران جزئی از این مواجهه ناگزیر است. تجربه مشروطه به عنوان انقلابی یکتا و جنبشی ناتمام، تنها بخشی از این مواجهه در جریان است؛ سخن گفتن از شکست مشروطه نادرست است؛ زیرا مشروطیت به عنوان مهمترین نظریه دولت دموکراسی، فراتر از مشروطه سلطنتی است و هرگز به معنای بازگردانی نظام پادشاهی آنگونه که سلطنت‌طلبان نابخرد از آن سخن می‌گویند نیست بلکه یک افق فکری و معنایی برای زیستن در افق مدرن و تحقق دموکراسی است؛ بنابراین مشروطیت به عنوان تکاپو برای آزادی، تحولی در حال وقوع و زنده است.

 

نهضت ملی شدن نفت و آرمان‌های مشروطیت

مشروطیت به مثابه آرمانی برای مبارزه تقریباً در همه سال‌های دیکتاتوری پهلوی نیرو و توان خود را حفظ کرد. با وجود شخصی شدن قدرت، پاسخگو نبودن حکومت و مخدوش کردن اصل تفکیک قوا اندیشه مشروطه آثار خود را در بسیاری از اصلاحات و نهادسازی‌ها بروز داد در سراسر دهه ۱۳۲۰ و به ویژه در نهضت ملی شدن نفت آرمان‌های مشروطیت به رهبری دکتر مصدق دوباره احیا شد. تنها در واپسین سال‌های سلطنت پهلوی بود که جای خود را به اسلام انقلابی داد. از این رو تلاش پهلوی‌ها در پایمال کردن اصول مشروطه و کوشش ایدئولوگ‌های دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در تبدیل گفتمان دموکراسی خواهی به حاکمیت دینی فکر مشروطه خواهی را به حاشیه راند؛ زیرا راه طی شده تکاپو برای مردم سالاری در ایران را منحرف کرد. پهلوی‌ها تجددخواهی مشروطه‌طلبانه را به تجددخواهی پهلویستی تبدیل کردند و این اتفاقی ناگوار بود که در جریان بالندگی سیاسی و دگرگونی فکری جامعه ایران رخ داد.

با وجود اهمیت انقلاب مشروطه مشروطه پژوهی ایرانی از نظر کمی و کیفی هرگز متناسب با جایگاه این انقلاب نیست افزون بر این این پژوهش ها همواره یا تحت تأثیر روایت‌های رسمی و ایدئولوژیک نهاد قدرت قرار داشته یا نگرش‌های مارکسیستی فضای دو قطبی جنگ سرد بررسی نوشتگان مشروطه پژوهی ایرانی آشکارا بیانگر آن است که این پژوهش‌ها پیش از انقلاب اسلامی عمدتاً متأثر از نظریه مارکسیستی بودند و پس از انقلاب اسلامی عمدتاً متأثر از نظریه توطئه بنابراین به استثنای دو دهه اخیر و پاره ای از پژوهش‌های آکادمیک تاریخ مشروطه ایران در فضایی همدلانه و با نگرشی مسئولانه به مثابه جنبشی در جریان کاویده نشده و سراسر نگرش دشمنانه بر آن حاکم بوده است.

 

مسئله تاریخی ایران و رهایی از خودکامگی

رویکردهای ایدئولوژیک و رسمی به انقلاب مشروطه موجب شکل‌گیری یک رشته کلان روایت‌های سیاسی شده است که بی‌گمان گذر از آنها به شجاعت و جسارت نیاز دارد. رویکرد ایدئولوژیک و رسمی به انقلاب مشروطه هم در دوره پهلوی وجود داشت و هم در دوره جمهوری اسلامی وجود دارد همچنین داوری‌ها و چهره‌پردازی‌های اسطوره بنیادی که درباره برخی از رهبران و کنشگران اصلی انقلاب مشروطیت انجام شده، هر گونه تفسیر ناهمساز با این افسانه‌پردازی‌های کلیشه‌ای را به امری مخاطره آمیز تبدیل کرده است. آشکار است که گسست کامل از این فضای گفتمانی اگر چه ناممکن نیست بسیار دشوار است.

این اثر ادعا ندارد که از این کلیشه‌ها و کلان روایت‌ها فراتر می‌رود چون خود به کلان روایت گسترش آزادی‌خواهی و پیشرفت باور دارد و در همان حال می‌کوشد که مشروطیت را در پیوند با اکنونیت ما بازخوانی کند. به همین دلیل، بر جنبش آزادی خواهی ملی تأکید کرده است؛ زیرا آزادی و استقرار دموکراسی را همچنان بزرگترین دغدغه جامعه ایران میشمارد تکاپویی که هنوز در میانه راه آن قرار داریم. مشروطه‌خواهان خط شکن استبداد بودند؛ بنابراین تاریخ مشروطیت به عنوان طلایه‌داری آزادی باید بارها خوانده شود.

نویسنده در این اثر درصدد بررسی و تحلیل مفهوم آزادی و طرح اندیشه‌های متفکران ایرانی و تحلیل نحوه خوانش آنها از مفهوم آزادی و حتی شرح وجه مسئله‌مند پروبلماتیک آزادی نیست؛ زیرا در این باره کاوش‌های شایسته‌ای صورت گرفته است؛ بنابراین می‌کوشد مشروطیت را به مثابه جلوه عینی اندیشه و عمل آزادی خواهانه بنگرد و تکاپو برای آزادی را به مثابه گسست از خودکامگی و نشانه گذار به دوره مدرن بشمارد و با یادآوری این میراث بزرگ، فکری آرمان آزادی را فراتر از هر آرمان دیگری حتی عدالت در افق زندگی سیاسی اجتماعی ایران امروز معرفی کند. در هر حال عنوان این کتاب استعاره‌ای است از وضعیت ایران و فرصتی است برای بازاندیشی و طرح دوباره مسئله تاریخی ایران؛ یعنی رهایی از خودکامگی.

 

مواجهه ایرانیان با مدرنیته غربی

پس از شکست ساسانیان و برخورد ایرانیان با اسلام هیچ رویدادی در تاریخ ایران اندازه رویارویی با مدرنیته، غربی بحران‌آفرین دوران ساز و عامل گسست تاریخی وده و برای ایرانیان چالش تمدنی ایجاد نکرده است مواجهه ایرانیان با مدرنیته غربی پی جنگ‌های ایران و روسیه آغاز شد که نگارنده آن را سرآغاز دوران نوین تاریخ ایران می‌داند پیامد ناگزیر این مواجهه چیزی جز بحران دائمی و تغییر پیوسته نبود. ایران چنان در معرکه جهان مدرن قرار گرفت که نه می‌توانست مدرنیته و آثار آن ا انکار کند و نه قادر بود راهی تازه غیر از راه و رسم غرب بیابد. به تدریج، ایرانیان در وضعی پرتنش میان دو دنیای ناهمسان و ناهمساز سنتی و مدرن قرار گرفتند و حیات سیاسی و اجتماعی شان به عرصه کشمکش میان دو جهان بینی و دو فرهنگ نایکسان تبدیل شد؛ دو دنیایی که به گفته شایگان یکدیگر را نفی می‌کردند. بی‌گمان مشروطیت مهمترین واکنش ایرانیان به این وضع بود از این رو شناخت و تحلیل ریشه‌های مشروطیت بیش از هر چیز در گرو تبیین رویارویی تاریخی سنت و مدرنیته در ایران است.

به طور کلی انقلاب حاصل بی اعتبار شدن ارزش‌های کهن بر اثر دگرگونی‌های فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی مدرن است مادام که نظام اجتماعی بتواند ناهمسازی‌ها و تنش‌های ناشی از تغییرات مدرن را در چارچوب سازوکارهای متعارف خود حل و فصل کند ثبات و تعادل آن برقرار می‌ماند اما اگر این کشمکش‌ها بر مبنای ارزش‌های پذیرفته یک جامعه پایان نیابد و نظام اجتماعی ظرفیت پایان دادن به هم ستیزی ارزش‌های جدید و قدیم را نداشته باشد وقوع انقلاب ناگزیر است.

ستیزی تمام عیار میان هواداران نظم قدیم و جدید

جامعه سنتی ایران در عصر قاجار بر اثر فشارهای ناشی از مدرنیته، انجام اصلاحات و آگاهی‌های نوپدید دستخوش کشمکش‌های سیاسی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شد. نوگردانی یکی از عوامل برهم زننده تعادل اجتماعی در جوامع پیشامدرن از جمله ایران بود؛ زیرا جامعه سنتی قادر نیست با ساخت‌های نو روابط اندام وار برقرار کند و همین امر باعث فروپاشی تعادل اجتماعی و افزایش نارضایتی نسبت به عملکرد نهادهای نظام سیاسی مستقر می‌شود. نوگردانی در جامعه‌های سنتی عمدتاً به پیدایش منابع جدید ثروت و قدرت نیز می‌انجامد و فساد را در نظام سیاسی گسترش می‌دهد. در همان حال گسترش آگاهی‌های نوپدید به اسطوره‌زدایی از قدرت می‌انجامد و در نهایت، ستیزی تمام عیار میان هواداران نظم قدیم و جدید در می‌گیرد.

عامل اصلی تغییر ارزش‌ها و باورهای سیاسی و بافت اقتصادی اجتماعی در آستانه انقلاب مشروطه مدرنیته غربی بود؛ زیرا اندیشه‌های سیاسی مدرن موجب بی اعتباری اندیشه ظل‌اللهی و ستون خیمه سلطنت شد ورشکستگی اقتصادی استقراض، خارجی اعطای امتیازات انحصاری به بیگانگان و ناتوانی دولت در بازپرداخت بدهی‌هایش بحران ناکارآمدی حکومت قاجاریه را نیز رقم زد. در همان حال افزایش آگاهی‌های عمومی به ویژه بر اثر گسترش مدارس جدید افزایش میزان رفت و آمد به، غرب اعزام محصل به اروپا تأسیس روزنامه ها ترجمه آثار اندیشه‌ورزان اروپایی و انتشار آثار روشنفکران ایرانی امکان مقایسه جامعه عقب مانده ایران با کشورهای پیشرفته اروپایی را فراهم کرد و بر دامنه نارضایتی‌ها افزود. هنگامی که نظام سیاسی دستخوش بحرانهای همزمان مشروعیت و ناکارآمدی شد، انجام اصلاحات برای حفظ نظام سیاسی گریز ناپذیر بود اما اصلاحات، خود سرآغاز ستیزها و تنش‌هایی جدید بود.

 

سیمای جامعه ایران پیش از انقلاب مشروطه

تا پیش از انقلاب مشروطه جامعه ایران بسیاری از ویژگی‌های اجتماعی – اقتصادی دوران میانه خود را حفظ کرده بود مفهوم رعیت بیانگر جایگاه و نقش اجتماعی مردم ایران بود که اطاعت مطلق از حکومتی استبدادی و شبه دین گرا را ایجاب می‌کرد. رعایا همچون جماعت غلام و بنده هیچ دخالتی در تعیین سرنوشت خویش نداشتند و جان و مال و باورهایشان بازیچه هوس‌های شاه بود و چون حیوانات اهلی خار می‌خوردند و بار می‌بردند در این میان زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دادند، ضعیفه‌هایی محروم از حداقل حقوق اجتماعی بودند. به نوشته تاج‌السلطنه، تمام راه‌های سعادت به روی زنان بسته بود و این بیچارگان در نهایت جهل و نادانی می‌زیستند.

ساختار سیاسی مبتنی بر خودکامگی بود و شاه عمود خیمه آن محسوب می‌شد. ناکامی حکومت در ایجاد نظام اداری متمرکز نشان‌دهنده حفظ استقلال گروه‌های محلی و ساخت اجتماعی پیشامدرن بود در هرم قدرت بلافاصله پس از شاه، انبوهی از شاهزادگان فرمانروایان ایالات کارگزاران عالی رتبه دیوانی، فرماندهان نظامی و زمینداران بزرگ قرار داشتند. پس از آن‌ها، سران ایلات بودند که همواره میانشان منازعه و رقابت وجود داشت. روحانیون نیز در میان توده مردم از قدرت و نفوذ بسیاری برخوردار بودند. سقوط صفویه باعث کاهش قدرت و نفوذ مجتهدان شد و تعداد زیادی از آن‌ها به عتبات مهاجرت کردند، اما در دوره قاجاریه بار دیگر اهمیت پیشین خود را بازیافتند.

کتاب «انقلاب مشروطه؛ جنبش آزادی‌خواهی ایرانیان» نوشته علیرضا ملائی توانی در ۳۲۵ صفحه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان از سوی نشر ثالث منتشر شد.

  • نویسنده : آناهید خزیر
  • منبع خبر : ایبنا