بهار، نوروز، بهاریه، شاعران ایران، خاقانی ، سعدی ، خیام، شاملو، اخوان، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری
بهاریه| خون سیاوشان زد و چشمش روان برفت 01 فروردین 1403
بهار و نوروز در نگاه چند شاعر ایرانی؛ از خاقانی تا سهراب سپهری

بهاریه| خون سیاوشان زد و چشمش روان برفت

در پهنه ادبیات فارسی بهار و نوروز با مرگ و زندگی گره‌خورده است، یادکرد خون جوانانی که چهره در نقاب خاک کشیده‌اند و یا خونشان چون رگه‌های لعل در ظلمات شبی از سنگ، جاری است و نمی‌گذارد تیرگی، غبار فراموشی را بر یادشان چیره کند. سوی دیگر این مرگ‌اندیشی در نوروز و بهار گرامیداشت، «بودن» است و زندگی. نه نسیان، خون یاران در پرده می‌برد و نه سایه سنگین داس مه نو، خوشه‌چین ناب‌ترین  لحظات زندگی می‌شود.