سینمای ایران در روزهای سخت جنگ؛ «ای ایران، ای مرز پرگهر»
سینمای ایران در سختترین روزهای کشور آن هم پس انقلاب و تسویه حسابهای سیاسیِ با هنرمندان و آغاز جنگ در بهت فرو رفته بود و هنوز نمیدانست کجای معادلات این فروریزی و نوسازی ایستاده است. بسیاری از هنرمندان خانهنشین شده بودند، بعضی ممنوعالفعالیت و بعضی ترک وطن گفته بودند؛ اما- همیشه یک امایی وجود دارد که تاریخساز میشود- تعدادی از سینماگران موج نو دست از تولید و ساخت برنداشتند و عقب ننشستند و سینمای ملی و عمیق دهه 60 را ساختند؛ سینمایی که در میانه جنگ و خون انسان را روایت میکرد.
تکنیسینهای کامپیوتر که حتی «نت» را بلد نبودند، جای آهنگسازان آمدند/ سالها کار نکردم و کسی سراغم را نگرفت/ در این مُلک دردهایمان مشترک است
در راه تا رسیدن به محل قرار برای هر پرسشی که به ذهنم میرسید، موسیقیای همراهش میشد، نکته عجیبی است که تقریباً برای همه اتفاق میافتد، موسیقی در شما حسی و احساسی برمیانگیزاند، لحظه و زمان بودنی یا مکانی و جایی را تداعی میکند. در مواردی شما به ناکجایی سفر میکنید، تصویری ندارید اما «نت»ها شما را به خاطرهای میبرد، شاید در کودکی یا دنیایی ناشناخته، بعضی از ملودیها ماهیتی اینچنین دارند، شما را به خاطرهای جمعی میبرند، بهجایی بیشتر از خانواده و محله و کوچه و شهرتان، شاید وسعت سرزمینی را دارند. در لحظاتی که یک ملت درگیر امری تاریخی است هنرمند نیز اثری خلق میکند، که خطی مشترک با همه دارد.
Sunday, 5 October , 2025